مرغ سعادت

گاهنوشت های ع.م.م

مرغ سعادت

گاهنوشت های ع.م.م

ما هنوز زنده ایم و نفس می کشیم !

در پاسخ به سایت فرارو و کسانی امثال تقدّسی که حرمت معلمان را پاس نداشتند :



گویی که کسی صدای ما را نشنید


تصویر تحصّنِ مرا نیز ندید



این مُرغکِ زخمی شده بر بام شما


سنگش زده اید و بی پر و بال پرید !



شاگردِ به حق نا خلفِ ما بودید


از وضع خرابِ ما خجالت بکشید !



در جهل، اگر چه نمره تان بیست شده ست


در قدر شناسی همه تان صفر شدید !!



تقصیر شما نیست، گناه از خود ماست


حالا که ز چوب من تبَر ساخته اید !



از میوه ی دانشم اگر سیر شدید


از بیخ ، مرا و ریشه ام را بزنید



ای خیره سر تنبلِ دیروزِ کلاس !


حالا که چنین خیره به من زُل زده اید !



من حق خودم را ز شما می گیرم


یک گام عقب نمی روم تا ندهید !



پس زحمت ما مدار و بنشین سر جات !


با دست خود آبروی خود را نبرید !