جدیدترین یادداشتها
همه- اخبار !
- ما هنوز زنده ایم و نفس می کشیم !
- جوابیه !
- سرهنگ جان !
- رسانه ی میلی !
- دیدنی ها و خواندنی ها وشنیدنی ها
- عکس های جالب و طنز
- تماشاگران ایرانی که در تلویزیون ندیدید!
- زنان نامدار ایران زمین
- 1) تونل زمان 2) خنده بر لب های شما !
- عکسهایی از ایران قدیم (1)
- قلقلک یارانه ای !
- "دولت آزاری" به مثابه کسب و کار !
- عکسهای دیده نشدهی یک کانادایی از ایران پیش از انقلاب (1) , (2)
- مسجد حائری ایلام !
بایگانی
- خرداد 1394 1
- اردیبهشت 1394 3
- فروردین 1394 1
- مرداد 1393 1
- تیر 1393 2
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 1
- فروردین 1393 3
- اسفند 1392 1
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 4
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 3
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 1
- آذر 1391 1
آمار : 43116 بازدید
Powered by Blogsky
خبری از صفحه ی فیسبوک خودم
پنج شنبه ی گذشته که دکتر داریوش معمولا برای رفتن سر خاک همسر نازنینش خودشو به ایوان می رسونه در مسیر تهران - ایوان نزدیکای همدان با ترکیدن لاستک جلویی سمندش دچاره سانحه رانندگی شدند که خوشبختانه کیسه های هوا بموقع عمل کردند و خودشون و مادرخانمشون آسیب جزیی دیدن !
ع.م.م
دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 01:37 ب.ظ
خدا حفظشون کنه. حالا حالاها با دکتر قنبری کار داریم...
سلام استاد بزرگوار،چیزی که خوب میدونم اینه که ما کردها خیلی مون ژنتیکی صدای بلندی داریم و البته این موضوع همیشگی بوده اما تجربه ی سالیان بلندمون ثابت کرده که صدای بلند به دردمون نمی خوره.یادتونه من یه شعر کردی تو انجمن خوندم و چند خطش رو نخوندم چون درباره ی همین جناب آقای دکتر بودن و البته فقط و فقط تمجید بودش چون شعر مال سالها قبل بود و اما گذر زمان ثابت کرد جناب دکتر دقیقا مثل بقیه همون یک عنصر ژنتیکی رو با خودشون بردن به مجلس.اگرنه خداییش این ایوان پیش روی نگاه شما!وجدانا هر سالش بدتر از فبل نیست؟آقا بخدا اتوبوس ها دیگه از راه ایوان نمیان و میگن جادش خرابه،بده،داغونه(این یه مثال کوچیک)،حالا دیگه خودسوز ی و انسان کباب و دزدی و ...بماند.به نظرتون این صدای بلند پشت یک یا چند میکروفن ،خوب معلومه خیلی بلندتر میشه اما گاهی فقط برای بیشتر جار کشیدن شهرت خودمون تو صحن مجلس و یا کسب رای بیشتر و اینو آقای دکتر تو سی دی دور دوم انتخابات ثابت کرد وقتی یک بطری از آب رو عجله ای بردن به صحن مجلس و تابلو اسم تمام روستاهای ایوان رو برای کسب رای ردیف کردن اون هم بخاطر مردم ایوان بود؟؟؟شش سال اینقدر کم بود؟ببخشید خیلی حرف زدم فقط از اینجا شروع شد که عکس ایشون رو که دیدم ناخودآگاه لغت نه کارای زرین کو بش به ذهنم تداعی شد که این همه نوشتم هرچند این غیرت لعنتی بازم آدم رو مجبور میکنه رایشو بریزه تو سطل...نه استادخوبم به نظر من حقیر این دوستان پروازی از فراز آسمان پیماهایِ به مقصد تهران و لاغیر مشکلات شهر من رو خیلی ریز میبینن البته اگه سالی یکبار گذرشون به شهر زادگاهشون بیفته!(آخی چقد گفتم،ببخشید!)
سلام زهرا جان
لطف کردی و حق بهت میدم اگه دلت پر باشه
هر چند نماینده ی مجلس رو بد تفسیر میکنن اونا قانون گذارن اما وعده های اجرایی و استخدامی میدن!
اما یه چیز هست در طول این یه سال مشخص شد اون مقدار ناچیز هم که داریوش تونسته بود برا استان کسب اعتبار و اعتبارات کنه اونم از دست رفته
فعلا ایشون لایق ترینشونه و بقول خودت باز غیرت و....
قربانت
گلی از شاخه اگر می چینیم
برگ برگش نکنیم
و به بادش ندهیم!
لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم
و شبی چند از آن
هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم
شاید از باغچه ی کوچکِ اندشه مان گل روید...!